• جمعه 2 آذر 03


مناجات و مصیبت حضرت زهرا (س) -( از ما ندارها و همه جان نثارها )

2717
1

از ما ندارها و همه جان نثارها
به مادر تمامی والا تبارها
این نامه را به اشک دو دیده نوشته ایم
تا آبرو بگیرد از این جویبارها
وقتی لباس تیره به تن کرده مهدیت
اصلا نیاز نیست به رنگ بهارها
مادر شنیده ام که تو را هم کتک زدند
گویا نشسته بوده به چشمت غبارها
مادر شنیده ام به زمین خورد صورتت
وای از ستمگری همه پنجه دارها

مادر شنیده ام حسنت مرد از غمت
یاس علی بگو چه کسی کرد درهمت

نوکر فقط برای غمت زار می زند
آخر غمت مرا بخدا دار می زند
در را بر این کبوتر دل باز کن، ببین
دارد به درب بیت تو منقار میزند
از لحظه ای که بر در و دیوار خورده ای
سر را به روی هر در و دیوار می زند
هر روز می رود طرف درب خانه ات
او بال را به تیزی مسمار می زند
این چه چهش ز خوبی این روزگار نیست
دارد برای مادر خود جار می زند

بر این دل شکسته ی بیمار رحم کن
زهرا بیا به حیدر کرار رحم کن

زهرا اگر نظر نکنی گریه می کنم
رحمی به این جگر نکنی گریه می کنم
اکسیر عشقی و به دلم میدهی توان
ًزهرا اگر اثر نکنی گریه می کنم
این سالهای غمزده ی آتی مرا
با من اگر تو سر نکنی گریه می کنم
هجده بهار روبرویم راه رفته ای
حالا اگر گذر نکنی گریه می کنم
عمری کنار من تو ضرر داده ای درست
اینبار اگر ضرر نکنی گریه می کنم

ای آشنای ناله ی امن یجیب من
حالا منم مریض و تو هستی طبیب من

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • سه شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 6:31
  • نوشته شده توسط
  • خادم

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران