دلا غرق شیونه ، نگو وقت رفتنه
بی تو بار غصه ها ، روي شونۀ منه
میري با حال و روز خسته ، با چشاي به خون نشسته
داري از کوچه یادگاري ، میري با پهلوي شکسته
« مادرم، واي مادرم ، مادرم، مادر بی حرم »
منو کشته داغ تو ، قاتلم فراق تو
دیگه از کی دخترت ، بگیره سراغ تو
شده پرپر گل امیدم ، کاشکی می مردم، نم یدیدم
شده خورشید خونه خاموش ، مادر من شده کفن پوش
شاعر : یوسف رحیمی
- پنج شنبه
- 14
- اسفند
- 1393
- ساعت
- 13:19
- نوشته شده توسط
- محمد
- شاعر:
-
یوسف رحیمی
ارسال دیدگاه