صفاي خانۀ تو جاودانی
سراسر عشق و شور و مهربانی
ملائک روز و شب گرم طوافند
به دور این بهشت آسمانی
کاشانه ات بیت ولاست ، صحن بهشت، عرش خداست
« یا فاطمه ، یا فاطمه »
شده غوغا به پا اطراف خانه
کشیده آتش از هر سو زبانه
شده مرثیه خوان مادر ما
صداي ناله هاي تازیانه
ماه نبی نیلی شده؟ یا مرهمش سیلی شده؟
« یا فاطمه ، یا فاطمه »
همه بودند سرگرم تماشا
که حق این گونه تنها ماند تنها
کسی غیر از غم و اندوه و غربت
نیامد تا که باشد یار زهرا
چشم ترش شد شعله ور ، همناله اش دیوار و در
« یا فاطمه ، یا فاطمه »
اگر چه غربت تو بی کران است
ولی راهت فراتر از زمان است
میان امتحان ها سربلندیم
که نورت چلچراغ راهمان است
این نهضت از لطفت به پاست ، یاريِ حق آئین ماست
« یا فاطمه ، یا فاطمه»
شاعر : یوسف رحیمی
- یکشنبه
- 17
- اسفند
- 1393
- ساعت
- 8:34
- نوشته شده توسط
- محمد
- شاعر:
-
یوسف رحیمی
ارسال دیدگاه