كمر شكسته اگر از غلاف در روضه
كشيده تيغ به قصد مصاف در روضه
چه روضه اي! كه به جاي مصائب "قاسم"
گرفته است برايش زفاف در روضه
نعوذبالله از نقل بي سند در ذكر
نعوذ بالله از انحراف در روضه
به قول "شوشتري": تير مي زند به حسين
ز روضه خواني اش اين قصه باف در روضه
چرا كنند غلو راويان مقتل ها؟
اگرچه نيست گناه؛ اختلاف در روضه
اضافه كرده به شعر و صداي خش دارش
سه چار سبك سخيف و خلاف در روضه
ازين غريب تر اينكه " به نام خون حسين"
ولي " به كام فلان ائتلاف" در روضه
هبا چگونه كني خون شيرخواره؛ اگر
بريده اند تو را بند ناف در روضه؟!
حسين كشته اشك ست اشكي از سر ِ "درد"
نه اشكي از سر حرف گزاف در روضه
قسم به صاحب روضه كه گفتنش سخت ست
كه چيست تلخ ترين اعتراف در روضه
همين كه: قائل" اي كاش با تو مي بوديم"
كشيده است سر خود لحاف در روضه!
هزار خنجر تحريف و كعبه اي كه "حسين"
سري كجاست به كار طواف در روضه؟
رها مباد سر رشته هدايت ما
به هم بپيچد اگر اين كلاف در روضه....
شاعر : علیرضا رجبعلی زاده
- دوشنبه
- 18
- اسفند
- 1393
- ساعت
- 12:49
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
علیرضا رجبعلی زاده
ارسال دیدگاه