خداحافظ علی ای مهربانم، رسیده وقت رفتن نیمه جانم
دلم سوزد برایت چون غریبی ، امان از دست ظلم و بی شکیبی
خداحافظ ای مدینه ، خداحافظ زخم سینه ، علی جان ای بی قرینه
شفایم را زحق امشب طلب کردم ، برای دوری از پیش تو تب کردم
(( ای ، علی جان
مظلوم ، علی جان ))
به پشت در فقط یاد تو بودم ، گواهم دست وبازوی کبودم
به آتش حق پیغمبر ادا شد ، همانجا پشت در محسن فدا شد
اگر پهلویم بشکسته ، تویی و دستان بسته، شدم از ظلم و کین خسته
به جرم یا علی گفتن کتک خوردم ، ز ضرب تازیانه عاقبت مردم
(( ای ، علی جان
مظلوم ، علی جان ))
وصیت میکنم ای همسر من ، نگاهی کن به چشمان تر من
مدارا کن تو با نور دو عینم ، علی جان تو و جان حسینم
دگر بار سفر بستم ، به بابای خود پیوستم ، شوی راحت تو از دستم
زبعد من تو می مانی و ماتمها ، حلالم کن مرا ای رهبر تنها
(( ای ، علی جان
مظلوم ، علی جان ))
شاعر : رسول میثمی
- جمعه
- 7
- فروردین
- 1394
- ساعت
- 16:20
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
رسول میثمی
ارسال دیدگاه