منم که نام تو را با رگِ جدا خوانم
به حنجر و شَرَیان و جگر دعا خوانم
من از سَرِ جَبَلُ الرَّحمه تا تهِ مقتل
به استخوان و رگ و ریشه ام ترا خوانم
به این نماز نشسته که خواهرم خوانَد
به دنده های شکسته خدا خدا خوانم
به دستهای بریده قنوت می گیرم
به جسم بی سر و پر زخم ربّنا خوانم
منم که نیمۀ یک سوره را به یک خطبه
و نیمۀ دگرش را به نیزه ها خوانم
به خیمه گاه نوامیس من جفا بردند
هنوز با گلوی پاره ام ترا خوانم
شاعر : محمود ژولیده
- یکشنبه
- 23
- فروردین
- 1394
- ساعت
- 7:10
- نوشته شده توسط
- محمد
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه