سلام عزیز زهرا ، سلام تموم هستم
ببین که از فراغت ، چقدر شکستم
سلام بقیه الله ، سلام پشت وپناهم
این شبا نیستی و من ، لبریز آهم
بسه دیگه جدایی ، صاحب عزا کجایی
تویی که روضه خونه ، غربت این شبایی
تو که نباشی ، دلم میگیره
نوکرت آقا ، داره می میره
دیگه بریده ، از همه سیره
عزیز زهرا
******
کشته ما رو آقا جون ، اشک میون چشمات
فدای شال مشکیت ، فدای غم هات
تو بی قراری و تو ، دلم قرار نمونده
برا دل پر از غم، بهار نمونده
کسی که مادرش رفت ، دلش همیشه خونه
سرده تموم دنیاش ، بهارشم خزونه
شده پریشون ، دوباره قلبم
این شبا آروم ، نداره قلبم
روضه گرفته ، که زاره قلبم
عزیز زهرا
******
شبای فاطمیه ، دلم میره مدینه
پشت در شکسته ، آروم میشینه
پشت همون دری که ، خون به دل علی کرد
یاس علی رو گرفت ، دست یه نامرد
وقتی که توی کوچه ، دست علی رو بستن
جلو چشای زهرا حرمتشو شکستن
پای برهنه ، حیدر رو بردن
تموم هست ، مادرو بردن
گریه ی زینب ، رو در آوردن
علی مظلوم
شاعر : صادق اویسی
- یکشنبه
- 30
- فروردین
- 1394
- ساعت
- 14:7
- نوشته شده توسط
- محمد
- شاعر:
-
صادق اویسی
ارسال دیدگاه