آی دنیا دیگه درد و غم نابوده
حالا شد خیال دل ها آسوده
آرومه به روی دستای بابا
اونکس که سراپا رحمت و جوده
توچهره ش جلال پیغمبر ، تو چشماشه هیبت حیدر
تو دستاش کرامت مادر
آقای همه داره می خونه برای گلش ، لالایی
می گه زیرلب پسرک من چقده مثه ، زهرایی
یا جواد ابن رضا
******
می دونم کسی که با خسته حالی
این روزا میاد سمت این حوالی
اما از سر سفره ی لطف تو
محاله که برگرده دست خالی
اسم تو شده نماد عشق ، آقاجون تویی مراد عشق
صاحب باب الجواد عشق
به هوای تو دل بی قرار شده اسیر ، شور و شین
یه پای دلم کرببلا و یه پای دلم ، کاظمین
یا جواد ابن رضا
******
کاش می شد به نیت عیدی حالا
امضاشه برات کربلای ما
به عشق علی اصغر حسین
به دست علی اکبر رضا
درمون دلای پر درده ، خلوت رباب و پرکرده
شیرخواره ست ولی چه شیرمرده
تو آسمون دامن رباب نور روشن ، مهتابه
توشبای غم کودک حسین مونس دل ، اربابه
یاعلی بن الحسین
شاعر : اسماعیل شبرنگ
- سه شنبه
- 8
- اردیبهشت
- 1394
- ساعت
- 8:36
- نوشته شده توسط
- محمد
- شاعر:
-
اسماعیل شبرنگ
ارسال دیدگاه