مظهر عصمت و حیا زینب
به رضای خدا، رضا زینب
این گهر را صدف بود زهرا
دُخت دلبند مرتضی زینب
صبر از صبر او به حیرت شد
بود صابر به هر بلا زینب
با برادر شریک غم ها بود
دوش بر دوش و پا به پا زینب
انقلابی به کوفه بر پا کرد
زآتشین نطق جانفزا زینب
در تزلزل فتاد کاخ یزید
تا در آنجا نهاد پا زینب
شام را شام کرد بر دشمن
تا که بگذشت زان سرا زینب
با فداکاری رقیّه نمود
کاخ ظلم و ستم فنا زینب
با اسیری خویش زنده نمود
تا ابد دین مصطفی زینب
تا قیام قیامت کبری
داده درسی به ما سوی زینب
ای «هنرور»، شفیعه تو شود
از ره مهر در جزا زینب
شاعر : علی هنرور
- سه شنبه
- 15
- اردیبهشت
- 1394
- ساعت
- 5:21
- نوشته شده توسط
- محمد
- شاعر:
-
علی هنرور
ارسال دیدگاه