هنوز زنده ام و فرصت رهایی هست
برای رفتن تا کوی دوست پایی هست
هنوز ذکر علی یا علی به روی لب است
هنوز وقت سحر حرف ربنایی هست
برای روز مبادا که دستمان خالی است
به لطف مادرشان اشک روضه هایی هست
گدایی در این خانه راه قرب خداست
هنوز شکر خدا فرصت گدایی هست
هنوز راه شهادت به روی ما بازاست
همیشه در گذر عشق کربلایی هست
من از نکیر و سوال و جواب می ترسم
دلم خوش است در آن لحظه ها رضایی هست...
هنوز ذکر بُنیّ به گوش می آید
هنوز در ته گودال هم صدایی هست
یکی نبود بگوید دگر نزن نامرد
میان این همه نیزه شکسته جایی هست؟!
اگر که پشت سر نائبش قدم بزنیم
برای یار سپاهش شدن رجایی هست
شاعر : حسین ایزدی
- پنج شنبه
- 28
- خرداد
- 1394
- ساعت
- 6:2
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
حسین ایزدی
ارسال دیدگاه