شاید کسی حال مرا پرسیده باشد
یا اشک چشمان ترم را دیده باشد
حق دارد این قلبی که مهمان خدا بود
از دوری ماه خدا رنجیده باشد
کِی می رسد تا آسمان ها ... بنده ای که
در گوشه ی زندان تن پوسیده باشد؟!!!
پیروز میدان جهاد روزه داری ست
هرکس که با نفس خودش جنگیده باشد
فطر آمده تا فطرت خود را بیابیم
گمگشته ای که روشنای دیده باشد
امکان ندارد سفره دار ماه غفران
تا این زمان ما را نیامرزیده باشد
شاید خدا در لحظه های روشن قدر
ما را به عشق مرتضی بخشیده باشد
بخشیده خواهد شد کسی که بین روضه
بر روی گونه اشک غم باریده باشد
رمز شروع گریه با ذکر حسین است
چشمی اگر چون چشمه ای خشکیده باشد
دنیا ندیده تا به حالا پیکری را ..
که اینچنین روی زمین پاشیده باشد
عالم ندیده که کسی مانند زینب س
مرثیه ی گودال را فهمیده باشد
حتّی اگر زیر گلویش را به جای ...
مادر ... میان کربلا بوسیده باشد ...
خنجر رسید و از قفا سر را جدا کرد
خورشید را روی فراز نیزه جا کرد ...
شاعر : اسماعیل شبرنگ
- جمعه
- 29
- خرداد
- 1394
- ساعت
- 6:2
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
اسماعیل شبرنگ
ارسال دیدگاه