بى تو درخت ميوه هم بدون بار مي شود
گل بدون باغبان شبيه خار مي شود
ماسر و وضع خويش را اين دو سه شب نديده ايم
گرد و غبار که رسيد آينه تار مي شود
من از پياده بودن خودم پياده تر شدم
خوشا بحال آن که شب به شب سوار مي شود
گفت بيا اگر چه صد دفعه شکست توبه ات
توبه من که بيش از هزار بار مي شود!
اين گره اى که من زدم واشدنش بعيد نيست
بدست من نمي شود، بدست يار مي شود
تکيه نمي کنم ازين به بعد به توان خويش
بنده که خسته شد، خدا دست به کار مي شود
مگير گرمى محبت على و آل را
کار همه بدون آفتاب زار مي شود
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
- جمعه
- 29
- خرداد
- 1394
- ساعت
- 6:24
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
علی اکبر لطیفیان
ارسال دیدگاه