یه خواهر پرشون دلش بی قراره
رو هر چس به غیر از حسین پا میذاره
دل آروم نداره شب شکستن دل زینب
زبون می گیره زیر لب امشب که عصر فردا بدن شاهه
تو قتلگاه زیر سم مرکب وقتی سر از تنش جدا میشه
خون به دل خود خدا میشه میشکنه قلب زینبو وقتی
سرش به روی نیزه ها میشه حسین غریب آقام آقام
میاد از تو خیمه صدا سوز و آهش
یه دنیا غریبی میون نگاهش
که میره پناهش
هلال زینبه مثل بدره
حال و هوا مثل شب قدره
میگن که فردا می بینه زینب
والشمر جالس علی صدره
غریب و خسته بی کس و تنها
تو لحظه های آخر آقا
وقتی سر از تنش جدا میشه
میاد صدای ناله ی زهرا
حسین غریب آقام آقام
حرم غم دل خون حرم آه و ناله
خدایا امون از دل این سه ساله
تو فکر و خیاله
یه دنیا غم میون چشماشه
می ترسه که یه روزی تنها شه
حرم بدون محرم و بی کس
اسیر دست دشمنا باشه
یا این که راهی اسارت شه
باباش نباشه خیمه غارت شه
یا بعد رفتن عمو عباس
به اهل خیمه ها جسارت شه
حسین غریب آقام آقام
- شنبه
- 6
- تیر
- 1394
- ساعت
- 5:49
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه