شانه کن مویم را
عمه مهمان دارم
امشب میهمانی
بهتر از جان دارم
دلم ازمهنت و غم شاکی است
از ستم ها دلبرم حاکی است
لبش خونی موی او خاکی است
ابتا یا حسین یابن الزهرا
من امشب صاحب
بال و پر میشوم
باسر بابایم
هم سفر میشوم
عمه ممنونم یاورم بودی
هر قدم سایه سرم بودی
تو رو زدند تو سپرم بودی
ابتا یا حسین یابن الزهرا
عمه حلالم کن
از نفس افتادم
شرمنده ام اگر
تو را زحمت دادم
لاله ی پژمرده ام از چمن
میرود خسته ز ره جانه من
محیا شو برای غسل من
ابتا یا حسین یابن الزهرا