بلا رسیده ز یار و همین دوای من است
بلا عنایت محض است و اعتلای من است
بلا نگاه طبیب است بر مریضی دل
اگر چه تلخ ولی مایه ی شفای من است
شکسته ظرف مرا تا خدا خدا بکنم
که اسم اعظم او بین ناله های من است
خدا خدای من از جانب خدای من است
بلا (بلی) خدا بعد ربَّنای من است
هزار مرتبه پیمان شکسته ام، اما ...
)برو) نگفته به من، مهربان خدای من است
بدون جام بلا، کربلا نمی بخشند
دلی که صاف شده شرط کربلای من است
کمی ز غصه ی قلب امام عصر بده
شریک غصه شدن، راه ارتقای من است
شاعر : حسین ایزدی
- چهارشنبه
- 10
- تیر
- 1394
- ساعت
- 7:33
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
حسین ایزدی
ارسال دیدگاه