تازه رقیه خوابش برده
دیگه دست از سرش بردارید
تازه رقیه سیلی خورده
سر بریده رو نیارید
به غم و غصه دلم اسیر
توی خرابه عضا میگیره
سر بریده رو اگه امشب ببینه میمیره
حسین حسین حسین
میگه که بچه ها میخندن
چرا به چشمای تر من
بیا ببین که عمه دست یکیشون گل سر من
داره میسوزه چقدر جگرم
شده شبیه خود مادرت
که میگیرم دو تا دستاشو اونا رو ببرن
حسین حسین حسین
میگه که عمه این یتیمو توی نماز شبت دعا کن
تو خرابه یه قبر کوچیک تو دست و پا کن
حسین حسین حسین
رویای رنگین شب های من
ای عشق شیرین دنیای من
اقای من اقای من
- پنج شنبه
- 11
- تیر
- 1394
- ساعت
- 5:58
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه