سلام ای ذره ای پیش تو خورشید
سلام ای کوثر و یاسین و توحید
سلام ای مظهر تطهیر و پاکی
سلام ای گوهر دنیای خاکی
سلام ای زهره رخشنده زهرا
سلام ای شمع افروزنده زهرا
سلام ای آیه قرآن ثنایت
تمام آفرینش خاک پایت
سلام ای جلوه معبود صادق
ز تو شد وحدت مخلوق و خالق
تویی تفسیر قدر و اللیل و الشمس
مقامت را کند ادارک کی کس
بنای خلقت و کون وجودی
نداندکس که هستی و که بودی
تو یکتا گوهر تابنده باشی
که بر عرش خدا زینبده باشی
تو نور مطلق کون و مکانی
پس از یزدان خداوند جهانی
مگویم شرک تو مخلوق ربی
که او رب و تو هم معشوق ربی
تو اسم اعظم مستور اویی
شعاع پرتویی از نور اویی
حقیقت منجلی شد از تو زهرا
شریعت بر نبی شد از تو زهرا
کسی قدر تو را نشناخت زهرا
اگر بشناخت جانش باخت زهرا
در این عالم نهان شد قدرو جاهت
که باشد روز محشر جلوه گاهت
عیان کرده در آن وادی به هر کس
که باشی مالک محشر تو و بس
در آن جا حکمران تنها تویی تو
شفیعی گر بود آنجا تویی تو
چو آبی اندر آن دریای سوزان
ندا آید ز سوی حی منان
کنون محبوبه ما با سفیری
نما از هر که خواهی دستگیری
پیامش چون خدا بر تو رساند
ز عشاقت کسی آنجا نماند
همه آیند بر گرد تو مجنون
کشند این نعره نحن الفاطمیون
بگوئید عاشقی آغاز گشته
که باب لطف زهرا باز گشته
همه مستند ز این جلوه نمایی
که زهرا می کنی کار خدایی
مرا بخشا نمی دانم چه گفتم
ولی ناگه در این مستی شنفتم
که یا او فاطمه یا فاطمه او
خدا زهرا بود زهرا خدا هو
شدم مدهوش و ساغر را شکستم
خوشم دیگر که من زهرا پرستم
چه می گویی تو آوازه نما بس
مگو اسرار عشقت را به هر کس
منبع:هیئت مکتب الباقر
- چهارشنبه
- 13
- اردیبهشت
- 1391
- ساعت
- 5:15
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه