هوام ابری و خاکیه ، ترک به روی دلامون
برای غربت قبرش ، (میباره ابر چشمامون)2
کاشکی من از گرد و خاکای مزار ویرون تو بشم
قطره ام و دل به تو زدم بذا که حیرون تو بشم
سلام دلها روونه ی تربت پاک بقیع تو
آرزومونه یه شب باشیم کنار خاک بقیع تو
غریب آقام ، آقام آقام آقام
******
تو لحظه لحظه آخر ، آقامون زار و گریونه
به یاد غربت جدش ، (دوباره روضه میخونه)2
میخونه از ظهر کربلا از آتیش توی خیمه ها
میخونه از غصه دلش ای وای امون از شام بلا
عمه میون نامحرما زینب و بازار و کوچه ها
بزم شراب و ملأعام بارون سنگا از روی بام
غریب آقام ، آقام آقام آقام
شاعر : ابوالفضل آلوئیان
- یکشنبه
- 18
- مرداد
- 1394
- ساعت
- 20:45
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
ابوالفضل آلوئیان
ارسال دیدگاه