جوون امام رضایی ، معدنِ جود و سخایی
غریبِ وادی عشق و ، همه ی هستیِ مایی
با دعای تو ایشالّا ، ای گل باغ حسینی
بشم آخرِش منم از ، سائلایِ کاظمینی
نشستم دمِ باب المراد
مددی یا امامِ جواد
مولانا جواد الائمّه
******
تو دلم شده نمایان ، جَلَواتِ ماتم تو
آتیشِ جون و دلِ من ، سوزِ روضه ی غمِ تو
شنیدم با لبِ عطشان ، جون دادی میون حُجره
قاتِلِت مشغول شادی تو بودی درونِ حجره
کبود از زهرِ سیمای تو
یا زهرا ذکر لبهای تو
مولانا جواد الائمّه
******
آقامون لحظه ی آخر ، می خونه روضه ی جدش
داره باز روضه می خونه ، از لبای خشک جدش
اون شهیدی که لَباش شد ، مِثِه چوبِ خشک به صحرا
اَمون از قحطیِ آب و ، اَمون از ناله ی زهرا
پسرم رو در خون کشیدن
با لبِ تشنه سر بُریدن
ثارالله ، ثارالله ، ثارالله
- دوشنبه
- 23
- شهریور
- 1394
- ساعت
- 5:41
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه