تو اسمونا دنبالت میگشتم
ماه کجا این خونه کجا
شاه کجا ویرونه کجا
میدونستم که دعاهام میگیره
میدونستم منو یادت نمیره
بابا تموم زخمای دست و پام میسوزه
بابا خوش اومدی یه روز برام یه روزه
بگو دروغه رو نی رفته سرت
بگو دروغه غارت انگشترت
بکو دروغه که یتیم شده دخترت
**************
مثل زهرا صورت من کبوده
برا بچه ات یتیمی خیلی زوده
بابا بگو تموم این روضه ها یه خوابه
بابا کی میگه جای ما مجلس شرابه
بگو دروغه ماجرای این سفر
بگو دروغه این لب خشک تو و چوب تر
بگو دروغه شراب و سر و تشت زر
**************
من خودم شاهدم انگشتری اش را بردند
دخترش خورد زمین روسری اش را بردند
***************
غصه معجر من را نخوری بابا جان
معجرم پاره شد اما به سرم هست هنوز
غصه ی معجر من نخوری بابا جان
معجرم سوخته بر گیسوی من چسبیده
حرمله بر من و بر مادر من خندیده
سر شش ماهه ی ما را به سر نی دیده
****************
بیشتر از من برای عمه بد شد
چادرم که زیر پاها لگد شد
بابا چرا تموم نمیشه غم اسیری
بابا الهی معجرامونو پس بگیری
بگو دروغه که شدی صدپاره تن
بگو دروغه که شدی بی پیروهن
بگو دروغه نمیدونی پیش من
*********
افتاب از کدوم طرف در اومده
که بابا با سر اومده
لب تشنه بریده حنجر اومده
که بابام با سر اومده
غریب مادر اومده
- چهارشنبه
- 25
- شهریور
- 1394
- ساعت
- 6:34
- نوشته شده توسط
- حمید
ارسال دیدگاه