یا رب تو بِکَن ریشه ی این ظلم و ستم را
پیش از همه آن خائنِ مُزدورِ حرم را
یک بارِ دگر فتنه ی عـُمّـــــالِ سعودی
انداخته بر دامنِ ما شعله ی غم را
این بوالـهـوسان را تو زِ این خانه برون کن
وا کن بَرِ ما باز تو ابوابِ کرم را
یاران همه عریان ، همه افتاده به صحرا
آتش زده احوالِ عزیزان جگرم را
یک سو پدری مانده و دیگر پسری نیست
آن راحتِ جان کرده روان اشکِ قلم را
میگفت من هرگز نروم از دلِ صحرا
پیدا نکنم تا که دمی گل پسرم را
بر کعبه ی ذی مرتبه آن بیتِ الهی
دلخوش به همینم که زند یار عَلم را (1)
آقا تو بیا ما همه یارانِ شمائیم
داری به خدا جمله دلیرانِ عجم را
در پیشِ قدم های تو من میکنم آقا
قربانیِ تان جمله ی مادر پدرم را
همواره (بداغی) شده شرمنده ز رویت
آقا ز کرم وا بنما بال و پرم را
(1) در روزهایی که شیعیان مظلوم یمن به دست ابوجهل های زمان از ورود به خانه ی امن الهی ممنوع و مسلمانان سراسر دنیا در سرزمین "مِــنا "با بسته شدن درب ها و بی تدبیری مغرضانه ی بوالهوسان رو برو و پر پر می شوند خواندن و تامل در این روایت خالی از لطف نیست
الإمامُ المهديُّ عليه السلام وقد سألَه عليُّ بنُ مهزيارَ :
يا سيّدي ، متى يكونُ هذا الأمرُ ؟ إذا حِيلَ بينَكُم وبينَ سبيلِ الكعبة
امام مهدى عليه السلام در پاسخ به اين پرسش على بن مهزيار كه: سرورم! اين امر (ظهور) كى خواهد بود؟ ـ
فرمود : هرگاه راه كعبه بر شما بسته شود.
نور الثقلين: 5/461/4
اللهم عجل لولیک الفرج
شاعر : سیروس بداغی
- شنبه
- 4
- مهر
- 1394
- ساعت
- 17:6
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
سیروس بداغی
ارسال دیدگاه