گرچه دستم شد جدا گرچه بسته راه من
ای برادر کن نظر سوی قربانگاه من
کس ندارد گرمی بازارمن
کآمده زهرا پی دیدارمن
یا حبیبی یا حسین
******
دیگر ای جانا به من بسته راه چاره شد
هم سرم بشکسته هم مشک آبم پاره شد
غرقه در خون با سر بشکسته ام
دیده خونین به راهت بسته ام
یا حبیبی یا حسین
******
نه غم دستم بود نه غم پیشانی ام
نوح من بنما نظر بردل طوفانی ام
ای برادرمن گرفتار توأم
من فقط دلتنگ دیدار توأم
یا حبیبی یا حسین
- پنج شنبه
- 9
- مهر
- 1394
- ساعت
- 5:45
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
ارسال دیدگاه