کرده هر گوشه کمین تنهایی
قاتل جونمه این تنهایی
توی این کوچه ها سرگردونم
زده زانوم و زمین تنهایی
مسلم خونجگرم زخمیه بال و پرم
توی کوفه سوخته موهای سرم
مردی نیست اینجا به جز پیره زنی
دیگه پیدا نمی شه هم سخنی
میده اینجا بوی خون ، نگرونم آقا جون ، برای بچه هاتون
*******
خوبیای تو براشون حیفه
براشون خیر فراوون حیفه
روی شهری که کویر عشقه
به خدا بارش بارون حیفه
بشکنه دستم آقاکه نوشتم که بیا
سنگه پشت دعوتای کوفیا
کوفیا کینه ها رو پیش می کشن
دل زینب رو به آتیش می کشن
ندارن اینا حیا ، حتی دست بچه ها ، پره از سنگ جفا
شاعر : محسن طالبی پور
- شنبه
- 11
- مهر
- 1394
- ساعت
- 14:26
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه