(شور - علی اصغر سلام الله علیه)
بخواب علی جون به روی سینه ام
که آخرین بار روی قشنگ تو رو ببینم
ای نازنینم
مادر بی تاب بچه ی بی خواب
کاشکی یکی بیاره یه قطره ی آب
کجایی عباس بچه مو دریاب
که صورتش داره میسوزه زیر آفتاب
رفته عموت که آب بیاره
کار عموت نشد نداره
دستای کوچولوتو وا کن
دستای عباسو دعا کن
عزیز قلبم ای نازنینم
--------
چرا عزیزم صدات گرفته
بمیره مادر آتیش به روی لبات گرفته
صدات گرفته
گریه ی بی جون حال پریشون
میخوام که آرومت کنم اما نمیشه
تشنه ی شیرم نمیر می میرم
میگن مادر به فکر بچه شه همیشه
الهی که بارون بگیره
لبات دوباره جون بگیره
بخواب که وقت خوابه حالا
مادر برات میخونه لالا
عزیز قلبم ای مهربونم
-----------------
- یکشنبه
- 12
- مهر
- 1394
- ساعت
- 5:44
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
ارسال دیدگاه