نگا بکن داداش حسین اشک چشای خونمو
قبولشون کن ای داداش این دو تا نوجوونمو
دسته گلامو تو بگیر بذار که پرپرت بشن
آرزوشون اینه مثه علی اکبرت بشن
علی اکبرت رفت اینا چه جور بمونن
شیر نبرد و جنگن با اینکه نوجوونن
الهی داغتو نبینم
ببین که زارم و حزینم
نزن تو دست رد به سینم
حسین حسین عزیز زهرا
******
با دستای خودم حسین شونه زدم
بذار برن ترو جون ، مادرمون قسم میدم
عطر و گلاب زدم به لباس هر دوتاشون
اگر نرن به میدون خودم میرم به جاشون
ترو به جوون حیدر ، نزن زمین تو رومو
به پیش بچه هام بخر این دفعه آبرومو
داداش بذار برن دو گلهام
نذار بباره اشک چشمام
فقط ازت همینُ میخوام
حسین حسین عزیز زهرا
شاعر : سید هاشم ساعی
- یکشنبه
- 12
- مهر
- 1394
- ساعت
- 5:51
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
سید هاشم ساعی
ارسال دیدگاه