اینقده روی دست من علی تو دست و پا نزن
رو میزنم به دشمنا یه قطره آب بهت بدن
سرباز آخر من طفل نخورده شیرم
علی شبیه قرآن ترو رو دست میگیرم
چشاتو واکن و ببین حرمله روبروته
برق نگاش به سوی سفیدی ، گلوته
میسوزه قلب من براتو
نگاه کن اشکای باباتو
نزن دیگه بهم لباتو
لالا لالا علی اصغر
******
اینقده تشنه ایی که خون میچکه ز لبهات
تلظی کردنت شد ، قاتل جون بابات
بی رمقی گل من ، نداری رنگ و رویی
اثر تشنه گیه چشمات نداره سویی
دشمن نمیده آبت ، دلم شده پر از خون
هی زبونت رو اصغر دور لبات نچرخون
علی گل نخورده آبم
غم تو کرده دل کبابم
شرمنده از روی ربابم
لالا لالا علی اصغر
شاعر : سید هاشم ساعی
- یکشنبه
- 12
- مهر
- 1394
- ساعت
- 6:5
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
سید هاشم ساعی
ارسال دیدگاه