برادرم ، ابالفضل هستی ، تو تکیه گاهم
نرو که بی تو عباس می پاشه این سپاهم
نگاه کن ای امیدم ای یل قد رشیدم
میرم به سمت خیمه با قامت خمیدم
پاشو داداش کسی رو ، به غیر تو ندارم
ببین داره می خنده دشمن به حال زارم
نرو بین دلم پر از غمه
داداش فتادی بین علقمه
بالا سرت رسیده فاطمه
نرو یل رشیدم عباس
******
عباس من کسی ازت مشک پره آب نمی خواد
رقیه تو خیمه میگه کاشکی عمو خودش بیاد
دل نگرون این شدی تشنه گل ربابه
فدا سرت ابالفضل مشکت بدونه آبه
بیا بریم که خیلی این دل من ، شکسته
سکینه چش به راهت با دل خون نشسته
یل سپاه و میر لشگرم
تویی داداش امید آخرم
چه جور بدون تو حرم برم
نرو یل رشیدم عباس
شاعر : سید هاشم ساعی
- یکشنبه
- 12
- مهر
- 1394
- ساعت
- 6:8
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
سید هاشم ساعی
ارسال دیدگاه