می زنم به قلب لشگر مثل جوونت علیِ اکبر
رجز میخونم براشون آخه منم ز نسل حیدر
میون میدون چه خبره ، یتیم تو داره می پره
رها کن عمه دست منُ ، ببین عموجون تو خطره
چرا عمومُ دوره کردن ، ببین با نیزه شون چه کردن
حالا مسیرشون عوض شد ، اینا پی یتیم می گردن
عمو عمو حسین
******
می خونم همه بدونن یتیم مجتبی منم من
با اجازه عمو جون حسن کربلا منم من
جون من فدای عموجون ، می مونم به پای عمو جون
هدیه منه که میارم ، دستامُ برای عمو جون
نزن عموجونُ رها کن ، بسه حالا دیگه حیا کن
الان دیگه عموم می افته ، بیا دست منُ جدا کن
عمو عمو حسین
******
بین هر نفس زدن هام تو میدونی چقدر فاصله ست
دستای منم شکسته شبیه دستای فاطمه ست
تو یادگار برادری ، بگو چرا شبیه مادری
بگو چه کردن با بدنت ، مگه تو بابایی نداری
پاشو رحمی به حال من کن ، یه بار منُ بابا صدا کن
بیبن عمو کنارت اومد ، پاشو صورتمُ نیگا کن
عمو عمو حسین
شاعر : ایمان مقدم
- سه شنبه
- 14
- مهر
- 1394
- ساعت
- 7:46
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
ایمان مقدم
ارسال دیدگاه