لاله ی تشنه ، چیدن ندارد
صید نیمه جان ، سر بریدن ندارد
سالار زینب
******
دریغا دیگر ، مهلت ندارم
بهر یحیایم ، طشتی بیارم
خنجر كشید و ، ناله كشیدم
او سر می برید و من هم دل بریدم
سالار زینب
******
قاتل كشیده ، خنجر ز كینه
من بر سر زنم ، مادر به سینه
خورشید زهرا ، رنگ شفق شد
قرآن ناطق من ورق ورق شد
سالار زینب
******
یوسف من را ، به خون كشیدند
با لب تشنه ، سرش بریدند
گلوی پاره ، بوسیدنی بود
نوحم در دریایی از خون دیدنی بود
سالار زینب
شاعر : میثم مومنی نژاد
- چهارشنبه
- 15
- مهر
- 1394
- ساعت
- 6:15
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه