داروی دردم شده زهر اعدا
راحت شدم می روم نزد زهرا
دیگر نبینم به كوچه به هر جا ، دستی كه زد از جفا مادرم را
آه ، دلم پاره پاره ز غم هاست
آه ، دلم تنگ دیدار زهراست
ای ، حسن جان
******
داد از غم بی وفایی مدینه
كرده اثر بر دلم زهر كینه
شد قاتلم همسرم ای خدایا ، بنشسته داغی دگر روی سینه
آه ، میان غریبان غریبم
آه ، كه در خانه هم بی حبیبم
ای ، حسن جان
- چهارشنبه
- 15
- مهر
- 1394
- ساعت
- 6:23
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
محمد رضا انوری
ارسال دیدگاه