باز صدای ، چاووشیِ غم ، میاد میونِ ، این دلامون
باز صدای ، دسته های ، هیاتا تو ، کوچه هامون
مشکی پوشِ عزا شد دو عالم
مهدی فاطمه داره ماتم
می خونم تا که عالم بدونه
هست محرم همه روز و سالم
حسین و دارم ، دیگه غم ندارم
حسین و دارم ، دیگه غم ندارم
******
دوباره هیات ، میون روضه ، با چشمایی که ، داره می باره
حاجتی دارم ، نگاه کن آقا ، که این دل من ، خیلی خرابه
فرق نداره جوونی یا پیری
دستامونو همیشه میگیری
توی عالم نمیشناسم آقا
من به غیر از تو نعم الامیری
حسینو دارم ، دیگه غم ندارم
حسینو دارم ، دیگه غم ندارم
شاعر : ابوالفضل آلوئیان
- پنج شنبه
- 16
- مهر
- 1394
- ساعت
- 16:42
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
ابوالفضل آلوئیان
ارسال دیدگاه