ای حسن جان کجایی برادر
یوسفت را ببین گشته پرپر
بار دیگر ببین اشک و دردم
همچو غارت زده گریه کردم
آه و واویلا آه و واویلا
******
بوده یک پیرهن جوشن تو
وای من سم اسب و تن تو
بی زره بودنت درد سر شد
جسمت ای لاله پاشیده تر شد
آه و واویلا آه و واویلا
******
این مشبک تنت شد ضریحم
پا مکش بر زمین ای ذبیحم
بر تو این عید قربان مبارک
قد کشیدی عموجان مبارک
آه و واویلا آه و واویلا
شاعر : میثم مومنی نژاد
شاعر : میثم مومنی نژاد
- شنبه
- 18
- مهر
- 1394
- ساعت
- 12:40
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه