غریبونه توی صحرا سراپا من آه و دردم
بگو به این قد خمیده کجا دنبالت بگردم
برادر شب شام غریبون
برادر با این چشمای گریون
برادر موهام شده پریشون 2
گلی گم کردم می جویم او را به هر گل می رسم بویم او را
دو عالم گریونه با صدای آه زهرا
حسین جان حسین سالار من 4
نمی دونی که پس از تو چقدر سخته کار زینب
تو حصر آتیش و دوده امام بیمار زینب
برادر پریشون خیامم
برادر اگر کشتند امامم
برادر علمدار قیامم 2
ببین که با این دستای بسته با این قلب غصه دار و خسته
دارم میرم تو چنگ اسارت، پر شکسته
حسین جان حسین سالار من 4
بتاب ای مهتاب عالم که دیگه دلبر ندارم
ببین که پشتم شکسته یل آب آور ندارم
دفاع از حرم شد کار زینب
می بینه چشای تار زینب
رو نیزه سرِ سالار زینب 2
نمی دونم چی در پیش رومه بدون حسین کارم تمومه
نگاه غیرتمندش همیشه روبرومه
حسین جان حسین سالار من 4
شاعر : رضا تاجیک
- یکشنبه
- 19
- مهر
- 1394
- ساعت
- 6:26
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه