غرور آب و گلم رو نشکن
وجود ناقابلم رو نشکن
سرم رو بشکن دلم رو نشکن
حرف حرم حرف شب و روزه
چشام پر از اشک بی فروزه
یه کم به حالم دلت بسوزه
شبم سحر نداره
ناله ام اثر نداره
همه میگن مگر که
آقات خبر نداره
حسین غریب مادر
-------
ای عشق جاری در رگ و خونم
یه بار خودت رو بده نشونم
تو رو به اکبر منم جوونم
میدونی چند وقته که اسیرم
کرب و بلای تو کرده پیرم
نذار به حال خودم بمیرم
دلم شده هوایی
امون از این جدایی
شنیدم که خیلی زیباست
شبا گنبد طلایی
حسین غریب مادر
------
نمیشم از انتظار خسته
میدونم امضای گلدسته
طول میکشه با دست شکسته
ببین من همچون خودت غریبم
میخوام شهادت کنی نصیبم
کشته ی ذکر شیب الخضیبم
تا کی طعنه شنیدن
عکس حرم خریدن
از تو به یک اشاره
از من به سر دویدن
حسین غریب مادر
---------
- چهارشنبه
- 22
- مهر
- 1394
- ساعت
- 7:54
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
ارسال دیدگاه