چرا تو گهواره ات نمی مونی
به خدا مردم از پریشونی
جگر عمه ها برات خونه
راهی میدونی
نه سپری داری و نه شمشیری
می میره خواهرت کجا میری
بیرون خیمه تیغ خورشیده
تو گرما می میری
راهی شدی با بابات
دست علی به همرات
شاید برسه آبی
روی ترک لب هات
رفتی و مادر بی حوصله
خبر پیچیده تو قافله
دست پر از خون حسین اومد
بمیری حرمله
--------
توی قفس به عشق آزادی
با نگاهت منو قسم دادی
برای رفتن از تو گهواره
روی خاک افتادی
شبیه قاسمی و علی اکبر
الهی قربونت بره مادر
برای رفتن تو غوغا شد
چه کردی با لشکر
گفتی با چشات انگار
مادر خدانگهدار
رفتی میون ابرا
رفتی پیش علمدار
آتیش داغت تو این دله
دوری از تو چه مشکله
چشم سکینه به راهته
بمیری حرمله
------------
جدا شدی از من غریبونه
کی تو بغل تو رو میخوابونه
کی شبه تا سحر توی گوشت
لالایی میخونه
حالا کی گهواره تو تکون میده
آسمونو بهت نشون میده
اگه نیای کنار گهواره
رقیه جون میده
رفتی تا خود دریا
مادر می مونه تنها
امشب منو دعا کن
پیش علی و زهرا
ماهی سرخم تو ساحله
اشکای مادر بی حاصله
کارم تمومه بدون تو
بمیری حرمله
----------
- جمعه
- 24
- مهر
- 1394
- ساعت
- 5:16
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
ارسال دیدگاه