به تنم دیگه جونی ندارم
تو که نمیدونی کجا رفتم
تو رگام دیگه خونی ندارم
تو که نمیدونی کجا رفتم
من و عمه با چشمای خونبار
تو بیابون و کوچه و بازار
من خسته و معجر پاره ام
تو که نمیدونی کجا رفتم
میدونی چقدر طعنه شنیدم
میدونی چقدر خوابتو دیدم
میدونی که بی تو چی کشیدم
تو که نمیدونی کجا رفتم
دلم شده پر از شرر
بابا بیا منو ببر
----------
تب و تاب یه قافله بودم
تو که نمیدونی کجا رفتم
با یه پای پر آبله بودم
تو که نمیدونی کجا رفتم
تو که دردسرامو ندیدی
تو که همسفرامو ندیدی
سفری که با حرمله بودم
تو که نمیدونی کجا رفتم
میدونی قدم چرا خمیده
میدونی چرا موهام سفیده
میدونی که دخترت چی دیده
تو که نمیدونی کجا رفتم
دلم گرفته از سفر
بابا بیا منو ببر
----------
مثل برگای خشک و خزونم
تو که نمیدونی کجا رفتم
واسه عمه چقدر نگرونم
تو که نمیدونی کجا رفتم
جای سلسله روی گلومه
دلم اینقده تنگ عمومه
نمیخوام دیگه زنده بمونم
تو که نمیدونی کجا رفتم
میدونی که تازیانه خوردم
میدونی چقدر دووم آوردم
میدونی که من چند دفعه مردم
تو که نمیدونی کجا رفتم
منو گذاشتی بی خبر
بابا بیا منو ببر
- جمعه
- 24
- مهر
- 1394
- ساعت
- 12:10
- نوشته شده توسط
- حمید
ارسال دیدگاه