مادری که حالش زاره
یه سوز دیگه ای داره
داره می میره از داغ
لبای خشک شیرخواره
گریه ی تو منو میکشه
شاید دوای درد تو شه
گرمی آغوش مادر
خاطر تو برام عزیزه
رو لبات اشک من می ریزه
عطش تو بشه کمتر
زردی رنگ و روی تو رو
سفیدی گلوی تو رو
سه شعبه که نمیفهمه
بساز با تشنگی پسرم
نذار که خون بشه جگرم
حرمله خیلی بی رحمه
تویی همه امید مادر
کبوتر سفید مادر
بخواب علی بخواب علی جون
----------
تب رو پیشونیت سرده
لبت کویره و داغه
به گمونم دیگه دستات
اذیت میشه تو قنداقه
این نفسای پرپرتو
بی تابیای آخر تو
برای غربت باباست
کبوترانه بال می گیری
روی سینه اش مدال می گیری
خاک تو تربت باباست
لالا لالا همه کس من
فقط تو هستی مونس من
چرا میخوای بری میدون
غمو توی چشم می بینی
قنداقه تو کفن می بینی
میخوای بری بشی گلگون
کنار تو بریده مادر
کبوتر سفید مادر
بخواب علی بخواب علی جون
---------
نمی گیره کسی جاتو
برا چی بستی چشماتو
اگه بودی نمی دیدم
شرمندگی باباتو
شده پاشیده حنجر تو
به مویی بند شده سر تو
بذار موهام پریشون شه
خون گلوت به بالا می رفت
طرف عرش اعلا می رفت
تا دل آسمون خون شه
شده تموم تحمل من
شبیه هر گلی گل من
عمری که داشته کوتاهه
پر شده ظرف صبر منم
آقا بکن تو قبر منم
کنار قبر شیش ماهه
جون به لبش رسیده مادر
کبوتر سفید مادر
بخواب علی بخواب علی جون
----------
- شنبه
- 25
- مهر
- 1394
- ساعت
- 6:46
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
ارسال دیدگاه