ای که علی رو مرآتی
یاعمتی یامولاتی
امشب برا حسینت هست
عجب شب مناجاتی
آقا تو آخرین شب تو
سوز و نوای یا رب تو
کربلا کرده هیئت رو
ما سر سفره تون می مونیم
ما توی خیمه تون می مونیم
برندار از ما بیعت رو
بذار مثل زهیر و حبیب
شبیه عاشقای غریب
توی رکاب تو باشیم
تو روز عاشورای خودت
آقا بذار برای خودت
همگی سر جدا باشیم
عرش خدا به شور و شینه
این شب آخر حسینه
آقام آقام حسین زهرا
----------
شب دلای محزونه
حال همه پریشونه
یکی تو خیمه قرآنو
با سوز و گریه می خونه
همون که غرق غم ها میشه
اون آقایی که تنها میشه
میون جمع نامردا
پیرهن کهنه شو میکنن
سرشو روی نی میزنن
میون خاک و خون فردا
تموم یاوراش می میرن
خونواده اش اسیری میرن
با لب خشک و چشم تر
از دشمنی و کینه پرن
انگشتشو میخوان ببرن
به خاطر یه انگشتر
شب عزای عالمینه
این شب آخر حسینه
آقام آقام حسین زهرا
--------
شد موقع جدایی ها
دور توان فدایی ها
روز غریبیه فردا
برای کربلایی ها
از غم مادرت چی بگم
خنجر و حنجرت چی بگم
صدایی اومد از گودال
با نفسی که سوخته شده
با نگاهی که دوخته شده
به حنجرت میره از حال
همون جایی که همهمه بود
کنار نهر علقمه بود
کار تو رو تموم کردن
ای که شدی بریده نفس
مهریه ی منو چرا پس
به لب تو حروم کردن
آب فرات به زیر دینه
این شب آخر حسینه
آقام آقام حسین زهرا
------------
- یکشنبه
- 26
- مهر
- 1394
- ساعت
- 12:41
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
ارسال دیدگاه