سلام به تشنه لب میدم
بده برم تو صحنش آب بنوشم
خدا میدونه میرسه
صدای هل من ناصرش به گوشم
بده بگم عاشق شدم
عاشق مثل معشوق نشه چه فایده
وقت اذون که شد بگم
حالا برا نمازم وقت زیاده
بده تا صبح گریه کنم
فرداش بگم نماز صبحم قضا شد
اصلأ شده فکری کنم
چرا آقام سر از تنش جدا شد
ارباب چطور به نوکرت بنازی
اعمال من دینو گرفته بازی
حقه اگه ازم نباشی راضی
کو حرمت شهادت و شلمچه
دیدم یتیم گفتم برم به من چه
خاک میخوره قرآن به روی طاقچه
ای که تو قلب عرش اعلا
تو زمین و آسمونا
ورد لب ها ذکر خیر تو
کی گفته اسمم نوکره
نوکر باید باشه مثل حر و زهیر تو
آقام آقام آقام حسین جان
------------
سلام به بی کفن میدم
همون که تو غریبی جون سپرده
دنیا چقدر بی ارزشه
حتی از این دنیا کفن نبرده
میگم جوونی کردم و
آقا نبین معصیتم چی بوده
ولی دلم بهم میگه
مگه علی اکبر جوون نبوده
گفتم احلی من العسل
ولی چرا اونو معنا نکردم
قاسم میخواست بگه گشتم
شیرین تر از حسین پیدا نکردم
شاید نشه تو کربلا بمیرم
یک گوشه از صحن و سرا بمیرم
یا که دم ایوون طلا بمیرم
اما فقط تو روضه ها بمیرم
رو دستای گرم شما بمیرم
دیگه مهم نیست که کجا بمیرم
ای زینت دوش نبی آرام جانم زینبی
دار و ندار حضرت زهرا
راه میان بر تا خدا ای حاجی کرب و بلا
زیبا حریمت قبله ی دل ها
آقام آقام آقام حسین جان
-----------
سلام به ارباب غریب
همون که حق بندگی ادا کرد
تو لحظه لحظه های سخت
فقط توکل به خود خدا کرد
پیراهنش غارت بشه
نداره توی قلبش ذره ای غم
غم دلش اینه فقط
یک دفعه معجر زینب نشه کم
سلام من به کربلاش
به کربلایی که خود بهشته
ان شاءالله تو تقدیر من
محل مرگم کربلا نوشته
کرب و بلا انگار باید یه جوری
آروم بشم کنار بیام با دوری
تنگه دلم برا یک عمر صبوری
کرب و بلا الهی روسپید شم
صاحب دارم برا چی ناامید شم
حقه حسین منم یه روز شهید شم
از شور و حالی که تو دل هاست
چشمایی که مثل دریاست
از تموم گریه ها پیداست
هر جا برا ارباب مظلوم
روضه میخونن به والله
بی شک و تردید حرم اونجاست
آقام آقام آقام حسین جان
----------
- یکشنبه
- 26
- مهر
- 1394
- ساعت
- 13:11
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
ارسال دیدگاه