برگرد مدینه خون جگر میشه دخترت
هلهله میکننکنار جسم اکبرت
روی نی میره اصغرت
اینجا کفن برای تو میشه یه تیکه بوریا
نذار که زینب بره محله ی یهودیا
کرب و بلا روز دهم قیامتی به پا میشه
تشنه کنار شط آب سر از تنت جدا میشه
امون از دل زینب
برگرد مدینه بوی خون میده
دست سر نیزه ها سر تو رو نشون میده
زینب داره جون میده
رقیه رو ببین چه جور رفته تو آغوش عموش
رباب میبوسه اصغرو دست میکشه زیر گلوش
بانویی از تو محملش میخواد روی زمین بیاد
میگه که اولین نفر یل ام البنین بیاد
امون از دل زینب
برگرد مدینه کربلا میشه قتلگاه
اومدن هزار هزار نفر سپاه
میکشن داداشمو چه بی گناه
میبندن آبو رو حرم میسوزه قلب مادرت
نذارکه شرمنده بشه تو علقمه برادرت
یه خواهری تو خیمه ها هی میکنه خدا خدا
لحظه ی آخر میاره یه کهنه پیرهن آقا
امون ازدل زینب
=======
شاعر : مجید بنی فاطمه
- یکشنبه
- 26
- مهر
- 1394
- ساعت
- 16:25
- نوشته شده توسط
- مجید قنبری
- شاعر:
-
مجید بنی فاطمه
ارسال دیدگاه