آسمانِ ، حرم تیره گون شد
قلب خواهر ، زسینه برون شد
شاهِ دل از ، فرس واژگون شد
واویلا ، که قاتل رسیده
واویلا ، که خنجر کشیده
واویلا (۳)
سینه سنگینی شده ، از هجوم همه
قتلگه پر شد از ، ضجّهی فاطمه
واویلا (۲)
می دوم از ، حرم تا به مقتل
خیمه گاهت ، روم یا به مقتل
خیمه گاهت ، روم یا به مقتل؟!!
یا مظلوم ، چرا روی خاکی
واویلا ، تو و موی خاکی
واویلا (۳)
کنج گودال غم ، دست و پا می زنی
مادرت را فقط ، تو صدا میزنی
واویلا (۲)
شاعر : احسان پیریابی
- دوشنبه
- 4
- آبان
- 1394
- ساعت
- 7:17
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
احسان پیریابی
ارسال دیدگاه