نریز آبرومو تو ای مشک پاره
دو قطره نگه دار برا شیرخواره
اخا کربلایی شد آب آور تو
دو تا دست ساقی فدای سر تو
عموی غریبم عموی غریبم
دیگه واسه ماها نمونده پناهی
چرا مشک و دادم عجب اشتباهی
به پاهات می افتم عموی بی دستم
بیا خیمه برگرد که شرمنده هستم
عموی غریبم عموی غریبم
شاعر : حمید جواد زاده
- دوشنبه
- 4
- آبان
- 1394
- ساعت
- 16:16
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
حمید جواد زاده
ارسال دیدگاه