• دوشنبه 3 دی 03


اشعار عبدالله بن حسن به همراه سبک/زمزمه -( حال و هموای بی کسی تو خیمه ها غوغا می کرد )

1664
1

حال و هموای بی کسی تو خیمه ها غوغا می کرد
عمه بساط گریه رو یواش یواش برپا میکرد
بین زمین و آسمون ندای هل مـن ناصره
یه کودک از اهل حرم به دلش افتاد که بر ه
عمه کنار خیمه و ، وسط میدون نگاش
نمی دونه باید بره یا بمونه با بچه هاش
عمه ببین که روی خاک افتاده نازنین عموم
چطور بمونم ببینم می خوره نیزه پیش روم
*****
گودال و بوی عطر سیب گودال و غمهای حبیب
میون این صحرای غم میاد صدای یه غریب
دشمن هجوم آورده و به قصد غارت اومده
فقفط برا غارت که نه برا جسارت اومده
آه می بینم یه نانجیب ، وایساده بالای سرش
اگر که من دیر برسم ، سالم نمی مونه پرش
از دست عمه دست کشید ، به سمت مقتل می دوید
اگر یه لحظه دیر می شد ، قاتل سرش رو می برید

شاعر : احسان پیریابی

www.emam8.com دانلود سبک

  • شنبه
  • 16
  • آبان
  • 1394
  • ساعت
  • 6:39
  • نوشته شده توسط
  • حمید

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران