(ا) اى خدا محور خدا باور على
(ب) بهترين سردار پيغمبر على
(پ) پهلوانان را به خاک انداختى
(ت) تنگ کردى عرصه برکافر على
(ث) ثروتم باشد سراسر مهرتان
(ج) جان فدايت مى کنم آخر على
(چ) چهارده قرن است اما روز و شب
(ح) حال ما را ميکنى بهتر على
(خ) خاطرت را کى ز خاطر ميبرم
(د) دشمنت را مى زنم خنجر على
(ذ) ذکر نامت افضل الاذکار ما
(ر) رهروان را دائما رهبر على
(ز) زنده گرداند نگاهت مرده را
(ژ) ژرف بينان را به دين محور على
(س) سائلت را از کرم از معرفت
(ش) شاد گردانى به انگشتر على
(ص) صد چو من را خود شفاعت ميکنى
(ض) ضامنى ما را در آن محشر على
(ط) طلعتت زيبا چو پيغمبر بود
(ظ) ظالمان راميکنى بى سر على
(ع) عروه الوثقى الا زوج البتول
(غ) غيرت الله مرد نام آور على
(ف) فيض حق بارد ز تيغت بى امان
(ق) قاتل الکفار در خيبر على
(ک) کشته بودندش رسول الله را
(گ) گر نمى رفتى تو در بستر على
(ل) لال گردد آن زبانى را که او
م) مسندت را ميشود منکر على
(ن) نيست ما را غير ازاين در مأمنى
(و) واى اگر دور افتم از اين در على
(ه) هستم آقا نوکرى بى آبرو
(ی) يک نظر کن تا بگيرم پر على
شاعر : سیروس بداغی
- شنبه
- 23
- آبان
- 1394
- ساعت
- 5:38
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
سیروس بداغی
ارسال دیدگاه