• دوشنبه 3 دی 03

 مهدی رحیمی زمستان

اشعار حضرت زینب(س)-اربعین -( از اول این مرثیه تا آخر افتادن )

1271
1

از اول این مرثیه تا آخر افتادن

زائر شدن در راه مثل خواهر افتادن

زینب زیارتنامه اش را خوانده در این راه

مثل روایات صحیحه با سر افتادن

از كودكان كاروان آموختم این را

از ناقه ها در مقدم یكدیگر افتادن

تا مرز تاول زخم پا را میبرم در راه

خوب است در این راه با این باور افتادن

هر خط شبیه نامه و هر جمله یك كودك

با تازیانه آخرش از دفتر افتادن

كل زیارتنامهء عباس یك حرف است

كاری نمی شد كرد وقت معجر افتادن

كل زیارتنامهء حیدر ولی این بود

وقتی كه در افتاد با آتش در افتادن

در این مسیر این داستان برعكس شد اما...

زینب علی می گشت در وقت سر افتادن

افتادن اصلآ معنی اش پرواز خواهد شد

در آخر این راه مثل خواهر افتادن

زهرا حسینش را امانت داد به زینب

ربط است بین زیور و انگشتر افتادن

اصغر شدن اما علی اكبری رفتن

اكبر شدن اما علی اصغر افتادن

رونق گرفته كسب و كار مردم بازار

كار سرت تا هست در تشت زر افتادن

پیشی گرفته حرمله با تیر معروفش

شمر است و در اینجا به فكر خنجر افتادن

شاعر : مهدی رحیمی

  • دوشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 14:14
  • نوشته شده توسط
  • حمید

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران