الا یاایهاالساقی الا یاایهاالساقی
جواب خواهش من را بده از جام مشتاقی
شراب مرد افکن را بده از جام مشتاقی
شراب مرد افکن را بریز از گوشه ی صهبا
شرابی از خم بالا که با یک جرعه اش از پا
بیاندازد تهمتن را
تو خورشیدی و من کورم تو نزدیکی و من دورم
بیا با آن نگاه خویش درمان کن ندیدن را
چو چشم خویش وا کردم هوای کربلا کردم
به گوشم با اذان گفتند تکلیف معین را
خدا را شکر یامولا شده تقسیم بین ما
ز تو منت گذاری و ز من منت کشیدن را
من بیچاره مدیون امیرالمؤمنین هستم
دخیل بند نعلین یل ام البنین هستم
- دوشنبه
- 2
- آذر
- 1394
- ساعت
- 15:15
- نوشته شده توسط
- حمید
ارسال دیدگاه