یک لحظه مرا دور ز ماتم نگذارید
در سینۀ من غیر غمش غم نگذارید
ما زخمیِ عشقیم به روی جگر ما
یک مرحمتی کرده و مرهم نگذارید
با لطف حسن بوده ، حسینی شده عالم
این را به همه گفته و مبهم نگذارید
گر مرده شود زنده ز لطف گل زهراست
آن را به حساب گل مریم نگذارید
دو ماه ، عزادار حسینید و ابالفضل
این یک شبه را بهر حسن کم نگذارید
در وصف رخش شعر بگویید و حسن را
بی محتشم و دعبل و میثم نگذارید
مقتل بنویسید برایش ، محنش را
بی سید طاووس و مقرّم نگذرید
بی گنبد و پرچم شده او پیشنهادی
دارم به حساب دل سنگم نگذارید
با نیّت همدردیِ او روز عزایش
در هر حرمی تا ، شده پرچم نگذارید
شاعر : مهدی مقیمی
- چهارشنبه
- 18
- آذر
- 1394
- ساعت
- 14:15
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
مهدی مقیمی
ارسال دیدگاه