• جمعه 2 آذر 03

 مهدی رحیمی زمستان

اشعار امام حسن مجتبی(ع)-شهادت -( کسی که درشجاعت داستانی چون جمل دارد )

1721
3

کسی که درشجاعت داستانی چون جمل دارد

بگو ضرب الاجل اصلا چه ترسی از اجل دارد

کسی که حاتم طایی مریدش بوده قبل از او

کسی که در کریمی سبقه از روز ازل دارد

عجم از ابروانش داستان های کمان گیران

عرب از چشم های او دوتا ضرب المثل دارد

میان چشم های او چه «عشقی» میشود«آباد»

به روی سر تماشا کن چه «تاجی» در«محل» دارد

شده خیرالامور بین ارباب و خود حیدر

حسن یعنی فقط خیرالنساء، خیرالعمل دارد

برای کربلا سوی برادر هدیه‌ها برده

میان هدیه‌هایش هم قصیده هم غزل دارد

هم عبدالله را در گودی گودال آورده

هم اینکه نجمه را در پیش زینب روی تل دارد

تمام کربلا از اوست بعد از قاسمش در ظهر

هر اسبی را که میبینم به نعل خود عسل دارد

کسی که بی حرم بوده به فکر بی کفن بوده

حسن از جنس عبدالله بر تن راه حل دارد

عجب از تشت دارم یا جگر را میشود مهمان

ویا مانند آغوشی سری را در بغل دارد

شاعر : مهدی رحیمی

  • چهارشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • حمید

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران