دلم هوای مدینه داره ، نفس تو سینم چه بی قراره
غم چشای ترم میخونه ، آقام غریبه حرم نداره
می کشه بین سینه داغت زبونه
حال دل خراب و خدا میدونه
مثل مزارت ، شده ویرونه
ای اهل عالم آقام غریبه
******
گنبد زردت که آسموناس ، صحن و رواقت تموم دنیاس
خدام صحنت کبوترا و ، گریه کناتم بارون ابراس
مشکی زدن فلک رو ابرای تیره
زهرا سر مزارت زبون میگیره
برا غریبیت ، مادر بمیره
ای اهل عالم آقام غریبه
******
میکشه من رو روضتون آخر ، سنگین تره از مصیبت سر
روضه ی آقام روضه ی سم نیست ، روضه ی اقاس روضه ی مادر
ضربه ی تازیونه یادم نمیره
تا اسم کوچه نیاد بغضم میگیره
الهی مادر حسن بمیره
ای اهل عالم آقام غریبه
شاعر : محمد جواد حیدری
- چهارشنبه
- 18
- آذر
- 1394
- ساعت
- 14:53
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
محمد جواد حیدری
ارسال دیدگاه