باز دوباره من مستم و ، دل به کربلا بستم و
آخرش میدونم آقا ، تو میگیری این دستم و
روضه های تو محشره
هوش از این سرم میبره
خاک کربلای شما
از دو عالمین برتره
رویامه کربلای تو ، دنیامه کربلای تو
مگه از یاد من میره ، شبهای کربلای تو
ارباب من فقط حسین
******
اسم تو بروی لبم ، بی تو غرق تاب وتبم
من غلام عباسم و ، عبد خونه ی زینبم
ساقی من ارباب من
ای تو در نایاب من
مست مست مست توام
یاحسین می ناب من
آقا هستم گدای تو ، زندگیمون فدای تو
هستی ماهمه حسین ، خرجی روضه های تو
ارباب من فقط حسین
******
از غم تو دیوانه ام ، عبد کوی میخانه ام
بشنو یاحسین از لبم ، نعره های مستانه ام
غرق سوز و آه توام
عبد بی پناه توام
ریزه خوار این سفره و
عبد رو سیاه توام
خوشبحالم که نوکرم ، سایه ی تو برو سرم
آقا جون کربلا ببر ، من و همراه مادرم
ارباب من فقط حسین
شاعر : هاشم محمدی آرا
- دوشنبه
- 21
- دی
- 1394
- ساعت
- 16:34
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
هاشم محمدی آرا
ارسال دیدگاه